از ذن همواره به عنوان آموزش بدون کلام یاد مىشود. زیرا استادان کوشیدهاند تا شاگردان و مریدان خود را براى رسیدن به مرحلهروشن روانى و اشراق به گونهاى تربیت کنند تا تمام بندهاى دو گانگى فکرى و منطقگرایى را پاره کرده و به این مهم دست یابند. ولى اگرارتباط کلامى مردود و مطرود به شمار آید پس این آیین چگونه آموخته مىشود و روشن دلى و اشراق چگونه تعریف مىشود؟ ازعبارت آموزش بدون کلام برداشت دیگرى نیز مىتوان داشت: "استفاده ابزارى از کلمه براى رهیافت به وراى کلام" که در این باره استادانذن کتابها و نوشتههاى بسیارى به رشته تحریر در آوردهاند. درست به سان پندها و اندرزهاى ذن که به شاگردان داده مىشد.
فوکوشیما کِىْدو(3) (سال 1933) از معبد فوکوجى(4) بر آن است: مقصود از آن جمله نفى کاربرد واژه و قالب کلام نیست بلکه آنچهنفى شده دقیقاً همان وابستگى به واژه است (اما در معانى فراتر آن واژه، وابستگى به مفهوم آن واژه) زیرا حروف و کلمات هر دو دربرگیرنده چیزى هستند که از آن براى کاربرد معرفت عقلانى استفاده مىکنیم پس از وراى واژه مفهومى را که وراى آن معرفت مىباشدمىتوانیم درک کنیم. بدین سان معناى رهاسازى و گسستن از قید لغت این است که خود را به واژه وابسته نکنیم نه آن که از ابزار واژهاستفاده نشود یا نفى و طرد گردد. بلکه بدان معنى است که در بهرهگیرى از ابزار کلام به عنوان وسیله و واسطه کاملاً آزاد باشیم و بتوانیمحقیقت آن را به کار گیریم.
کلمات تنها در آموزش آیین ذن نقش مهمى را ایفا نکردهاند بلکه عامل حفظ و انتقال تاریخ ذن نیز بودهاند. در هر حال کلمات حقیقتمطلق نیستند بلکه یکى از راهها براى رساندن معنا در خلال یک تجربهاند. بسیارى از استادان ذن براى القاء آموزشهاى خود از هنرهاىبصرى و حجمى بهره جستهاند. از این نظر ذن بودیسم به سبب گرایش استادان ذن به آفرینشهاى هنرى میان آیینهاى دیگر غیرعادىجلوه مىکند.
خوشنویسى یکى از بهترین راهها براى رسیدن به بسیارى از آموزههاى ذن است. زیرا در ذنکلمات صرفاً به عنوان یک پیکره یا قالب مقدس نقل یا بازسازى نمىشوند بلکه به صورتعنصرى پویا و نیرومند در آشکارسازى درونمایه راهب هنرمند بکار مىروند. بنابراین هم قالبکلمات و ظرفیت معنائى آنها و هم پویه و اشاره قلم هر دو در بازتاب مفاهیم باطنى ذن تجلىمىنماید.
نقاشىهاى استادان ذن در این زمینه کار آمد است. آثار نقاشى استادان ذن گونهاى اداى وظیفهدر نهاد خود دارد. در آنها ارتباط مستقیمى بین نقش و آموزه ذن وجود دارد از قبیل موضوعنقاشىها (مانند چهرههاى شاخص و صحنههاى اشراق یافتگى از پیشینیان) و از جمله آثارخوشنویسى (بیش از همه متنهاى کوتاه ذن و اشعار) پدید مىآید. بعلاوه از دیر باز این باور درشرق آسیا بوده که قلممو و مرکب نمایانگر منش حقیقى هنرمند مىباشد. بنابراین نگریستن بهیک اثر نقاشى یا خوشنویسى گونهاى ارتباط است با روح و ضمیر خالق آن اثر.
هر چند راهبانى که در مرحله آموزش و سلوکاند به هیچ وجه نباید به تمرین نقاشى بپردازندو مشق خوشنویسى نیز به رونوشتبردارى از سوتراها و متون مقدس محدود مىگردد. اماپس از سپرى ساختن مرحله مشق و تمرین و بعد از آن که در معبد به مرتبه و مقامى دست یافتندنه تنها اجازه دارند تا بیان هنرمندانه خود را دنبال کنند بلکه مىتوانند در کارهاى دیگر مانندبکارگیرى قلممو راهبر و راهنماى سالکان باشند. گذشته از تمرینهاى عملى و بکارگیرى قلمموراهب جوان ممکن است از راه مشق نظر و نگرش در کار استاد و آثار هنرى درون معبد نیز کسبتعلیم کند و ذوق و زیبایىیابى خود را پرورش دهد، مشاهده و همکارى با استاد هنگامى کهدست اندرکار پدید آوردن اثر است و مىکوشد تا به کار خود امتیاز بخشد در ضمیر ناخودآگاهشاگرد بطورکلى تأثیر گذار خواهد بود.
هم اکنون کتابهاى زیادى نوشته شده تا معانى مختلف ادراک ذن را انتقال بدهند که این امرشامل ترجمه مجموعه کوآنها(6)، مجموعه نظم ذن و داستا(5)نهاى کوتاه استادان ذن، تعبیرها وتفسیرهاى خردگرایانه از ذن، رویارویىهاى بین فرهنگى و بینش شخص به تجارب رهبانى باشدکه به هر حال آگاهى و مکاشفه شخص دیگر غیر از خود، در زمینه تجربه ذن هنوز فاقد ارزش واصالت است. تنها راه تجربه ذن به وسیله ارتباط ذهنى و رویاروئى با ذهن استاد ذن است. "انتقالبدون واسطه از ذهن به ذهن، خالصترین نوع آموزش"
اندک زمانى پرداختن به تمرین راهبانه یکى از مؤثرترین راهها براى کسب تجربه و درک هنراستاد مىباشد. نقاشىهاى آب - مرکب استادان ذن به گونهاى از دیگر نگارههاى قلمویى تفاوتدارد. در آنها نوعى شکوه، گونهاى عمق و گاهى یک سلسله تغییرات عمدى غیراستادانه کهمعناى آزادگى و کیفیتى فروتنانه و بىهمتا به ذن را در بردارد، دیده مىشود. اما در پس هر کیفیتصورى، وسعت نظر و زیر ساخت اساسى و تمرکزى از آن تجربه وجود دارد که این مفهوم فقطتوسط استاد ذن قابل بیان مىباشد.
فرصت رویارویى با این تجربه و تعالیم ذن که در وراى آنها نهفته است، همین کیفیتفوقالعادهاى است که هنر ذن براى بینندگان خود فراهم آورده است. وراى شناخت گسترده و درکمعرفت ذن در قرن بیستم و آن سوى یکسانى فلسفه شرق به بینش غرب، قلب ذن ژاپنى حضوردارد. تمرینهاى راهبانه پشتوانهاى را فراهم مىکند تا این انتقال باطنى از استاد به شاگرد در قرنبیست و یکم هم ادامه داشته باشد.